اگر منظور از «تظاهرات»، حضور در خیابانها و شعاردادن است، باید بگویم که من با این کار، در این روز، مخالفم و باز هم میپرسم که چرا از اشتباهاتمان درس نمیگیریم؟ چرا فاصلهی «ترسو» با «شجاع»، «زن و بچهدار» با «مجرد» یا «پیر» با «جوان» را به موقعش کم نمیکنیم؟ چرا به فکر به جنبش درآوردن «اکثریت خاموش» نیستیم؟ چرا ترس مردم را نادیده میگیریم؟ چرا نمیفهمیم که اگر باز هم میخواهیم که مردم بهصورت میلیونی به خیابانها بیایند، باید تا آنجایی که میشود محیطی را فراهم آوریم که ترس از درگیری، دستگیری و ضرب و شتم را به حداقل برساند. چرا نمیخواهیم حداقل یکی در میون هم که شده، خودمان را به سطح محافظهکارترین اقشار مردم ناراضی نزدیک کنیم و چرا نمیفهمیم که درصد قابل توجهی از جمعیت میلیونیای که در 25 خرداد به خیابان آمد، هم اکنون به خاطر کسانی که رعایت حال آنها را نمیکنند و با دادن شعارهای رادیکال، آنها را بیشتر به خطر میاندازند، از خیابان پرهیز میکنند.
پس برای اینکه اکثریت خاموش، از به خیابان آمدن کمتر بترسد و در این راهپیمایی گسترده تر شرکت کند ، پیشنهاد میکنم که راهپیمایی 22 خرداد را روز «راهپیمایی در سکوت» بنامیم و از همهی حامیان این حرکت بخواهیم که تحت هیچ شرایطی، شعار ندهند و جلوی هر درگیریای را بگیرند.
No comments:
Post a Comment
برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید