Sunday, April 25, 2010

آقای کروبی فقط حرف از «راه‌پیمایی در 22 خرداد» زدند. از کجا میدانید که منظور ایشان به‌جای «تظاهرات»، «راه‌پیمایی در سکوت» نبوده است؟


اگر منظور از «تظاهرات»، حضور در خیابان‌ها و شعاردادن است، باید بگویم که من با این کار، در این روز، مخالفم و باز هم می‌پرسم که چرا از اشتباهاتمان درس نمی‌گیریم؟ چرا فاصله‌ی «ترسو» با «شجاع»، «زن و بچه‌دار» با «مجرد» یا «پیر» با «جوان» را به موقعش کم نمی‌کنیم؟ چرا به فکر به جنبش درآوردن «اکثریت خاموش» نیستیم؟ چرا ترس مردم را نادیده می‌گیریم؟ چرا نمیفهمیم که اگر باز هم می‌خواهیم که مردم به‌صورت میلیونی به خیابان‌ها بیایند، باید تا آن‌جایی که میشود محیطی را فراهم آوریم که ترس از درگیری، دست‌گیری و ضرب و شتم را به حداقل برساند. چرا نمی‌خواهیم حداقل یکی در میون هم که شده، خودمان را به سطح محافظه‌کارترین اقشار مردم ناراضی نزدیک کنیم و چرا نمیفهمیم که درصد قابل توجهی از جمعیت میلیونی‌ای که در 25 خرداد به خیابان آمد، هم اکنون به خاطر کسانی که رعایت حال آن‌ها را نمی‌کنند و با دادن شعارهای رادیکال، آنها را بیشتر به خطر می‌اندازند، از خیابان پرهیز می‌کنند.

پس برای اینکه اکثریت خاموش، از به خیابان آمدن کمتر بترسد و در این راهپیمایی گسترده تر شرکت کند ، پیشنهاد میکنم که راهپیمایی 22 خرداد را روز «راهپیمایی در سکوت» بنامیم و از همه‌ی حامیان این حرکت بخواهیم که تحت هیچ شرایطی، شعار ندهند و جلوی هر درگیری‌ای را بگیرند.





Saturday, April 24, 2010

حالا تو هم تا کلمه‌ی «شکنجه» رو تو یه لینک دیدی، زرتی بهش رای نده! یه ذره دقت کن


پایه های این حکومت بر وحشت مردم استوار است. واقعیت‌ها را نباید پنهان کرد، اما بیشتر از آن به جوّ وحشت، دامن نزنیم و مواظب باشیم که تبلیغات‌چی یا پیام‌رسان حکومت نشویم. شک نداشته باشیم که این حکومت به خیلی‌ها پول می‌دهد تا در ظاهر "مخالف"، جوّ ترس را در جامعه اشائه دهند. آن‌ها در هنگام گزارش یک قتل، به این بسنده نمی‌کنند که مثلن بگویند: «او را زیر شکنجه کشتند». نه، نه! آن‌ها شاهدان عینی‌ای سراغ دارند که با وقت کافی، سانتی‌متر سانتی‌متر بدن مقتول را زیر ذره‌بین قرار داده و در هر جائی یک سوراخ یا شکستگی یا سوختگی پیدا کرده و آن‌چنان گزارش جامعی از صدمات وارده بر او ارائه می‌دهند که پزشک‌قانونی هم باید پیش آن‌ها لنگ بیاندازد یا فرار را بر قرار ترجیح دهد که: «جز من کسی به این بدن اینقدر نزدیک نبوده و مبادا به جرم «جاسوس سبز»، تازه اونم دروغ‌پرداز، مرا بگیرند و یا نه، چرا فرار کنم؟ فوقش بهم بگویند: «حالا درسته که ما شکنجه و تجاوز کردیم، اما اون شکنجه‌ای که تو گزارش کردی، طرف باید با هر دونه‌اش، مرده باشه و به شکنجه‌ی بعدی نرسه که! آخه ابله، دروغ هم میگی، درست دروغ بگو! » اما نه! شایدم ...»



Friday, April 23, 2010

میرحسین موسوی: اتفاقی که در 25خردادماه سال گذشته در تهران بوقوع پیوست، نمونه و الگویی از جامعه‌ای مطلوب است


البته آقای موسوی رهبر من نیست، اما اگر منظور ایشان دعوت مردم به « حضور مهربانانه و همدلانه توام با مدارا و صبوری و همیاری » در خیابان‌ها در سالگرد 25 خرداد است، نظر ایشان را می‌پسندم!

جرس: «مهندس میرحسین موسوی در دیدار با جمعی از فعالان ملی-مذهبی اظهار داشت: «برای تامین منافع ملی و رسیدن به جامعه‌ای مطلوب، چاره‌ای جز استمرار این مسیر و تداوم جنبش سبز نداریم؛ روندی که طی آن، نیازمند صبوری و تحمل سختی‌ها و شدائد است.» ...
وی تشکیل «سازمان‌های مردم‌نهاد سبز» در حوزه‌های گوناگون در کشور را از همین زاویه، برای سامان یافتن و تولد تدریجی جامعه‌ی مطلوب، ضروری ارزیابی کرد.
موسوی گفت: «اتفاقی که در 25خردادماه سال گذشته در تهران بوقوع پیوست، و آن حضور مهربانانه و همدلانه توام با مدارا و صبوری و همیاری و نیز کنش مدنی معترضان، نمونه و الگویی از جامعه‌ای مطلوب است.»»



Sunday, April 18, 2010

پیام موش فضائی به رئیس‌جمهور موسوی


در پی عدم حالگیریِ شما از من که منظور همان احوال‌پرسی از این جانب باشد، مجبور به گلایه شده و ضمن اینکه حالا درسته که رنگ من سبز نیست و اینا هم منو به‌خاطر دندونای تیزم به فضا تبعید کردند و نمی‌گم بقیه رو برای چی، اما بی‌وفا، آخه این رسمشه که فقط نگران همسفرانم کرم‌ها و لاک‌پشت سبز باشی؟ چرا اسمی از من نبردی؟ یعنی به همین زودی منو فراموش کردی؟ یعنی مردم نسبت به سرنوشت من حساس نیستند؟ اما از این گلایه که بگزریم، خواستم شما را از نگرانی درآورده و بگویم که راستش در این فضائی که ما می‌بینیم، از آن خرابستان، بهتر می‌شود نفس کشید. همین!

ارادتمند، موش فضائی
کرم‌ها و لاکپشت‌ سبز هم، هم سلام دارند و هم میرسانند!



Thursday, April 15, 2010

اگه داریوش خوند که: «آخرین سنگر، سکوته»، هر آنکس فکر کرد منظور او تو خونه بوده، شوتِ شوته



آیه‌های یاس نخوانیم و به جای آن، پایه‌های جنبش را تقویت کنیم. و برای محکم کردن پایه‌های «حداقل ایستادگی»، به فکر به جنبش درآوردن «اکثریت خاموش» باشیم. در این رابطه، پنج‌شنبه‌های اول هر ماه را می‌توان روز «حضور خاموش مردم در مناطق مرکزی شهرها» اعلام کرد. هر چند که معلوم است که هر کسی حق دارد روز یا روزهایی را برای حرکتهای رادیکالتر، اعلام کرده و فراخوان بدهند، اما توافق در اعلام روز مشخصی در ماه به منظور حضور ساکت و هرچه بیشتر مردم در خیابان‌ها و میادین مرکزی، بسیار ضروری و حیاتی مینماید، چرا که جنبشی که ثمره‌ی 2500 یا سی سال صبر و تحمل و دانش‌آموزی بود و هست، با به‌کار گرفتن تاکتیک‌های مختلف، از جمله شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 88 ، و در ادامه‌ی آن در برخود با حکومتی که چهره‌ی متقلب و بی‌آبرویش را به بهترین وجهی نشان داد، با حضور میلیونی مردم در خیابانها و به منظور به ریاست جمهوری رساندن برنده‌ی واقعی‌ی انتخابات، یعنی آقای موسوی شروع شد، دیگر نتوانسته است چنین حضوری را در این 9 ماهی که از شروع آن گذشته است، به نمایش بگزارد و در این مدت، فاصله‌ی «ترسو» با «شجاع»، «زن و بچه‌دار» با «مجرد»، «پیر» با «جوان»، «اصلاح‌طلب» با «سرنگونی‌طلب» و خیلی چیزا با خیلی چیزای دیگر، رو به ازدیاد گزاشته است.

البته بسیاری از فاصله‌ها و اختلافات فکری و رفتاری، طبیعی و ضروریست، و در اینجا درود بر همه‌ی افرادی که این حکومت را از روز مبادا یا قیام مردم ترسانده‌اند، اما اگر باز هم می‌خواهیم که مردم به‌صورت میلیونی به خیابان‌ها بیایند، باید تا آن‌جایی که میشود محیطی را فراهم آوریم که ترس از درگیری، دست‌گیری و ضرب و شتم را به حداقل برساند. باید خودمان را برای حداقل یک روز در ماه هم که شده، به سطح محافظه‌کارترین اقشار مردم ناراضی نزدیک کنیم و بدانیم که درصد قابل توجهی از جمعیت میلیونی‌ای که در 25 خرداد به خیابان آمد، هم اکنون به خاطر کسانی که رعایت حال آن‌ها را نمی‌کنند و با دادن شعارهای رادیکال، آنها را به خطر می‌اندازند، از خیابان پرهیز می‌کنند. پس برای اینکه اکثریت خاموش، از به خیابان آمدن نترسد، از همه‌ی حامیان این حرکت در این روز مشخص در ماه، بخواهیم که تحت هیچ شرایطی، شعار ندهند و جلوی هر درگیری‌ای را بگیرند.

بیایید این قرار را که نافیِ دیگر قرارها نیست، با تمام توان، و اگر بلاگ‌سایت داریم، در بالای آن، تبلیغ و به قراری ثابت تبدیل کنیم:
پنج‌شنبه‌ی اولِ هرماه، از ساعت 4- 5 بعدازظهر، بدون شعار
گردشی در خیابان‌ها و میادین مرکزی، با جمع بی‌شما

با امید به پیروزی



Monday, April 12, 2010

وای به حال من که از هر دو طرف، عوضی‌ هستم


از یک طرف به قول امثال آقای ابراهیم نبوی، چون‌که از اشغال سفارت‌های ایران حمایت می‌کنم و اگه می‌تونستم، خودم هم در این کار شرکت می‌کردم، و از طرف دیگر به حکم امثال آقای امید حبیبی‌نیا، چون‌که یکی از مبلغین شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بودم. لحظه‌ای به حال خود بگرییم، لحظه‌ای به این بچه‌بازی‌ها بخندیم و عزم‌مان را بیشتر جمع کنیم. جنبش ما بزرگتر از این حرفاست و دل‌داری دادن، چیز خوبی‌ست.

البته این را هم بگویم که من هم قبول دارم که آدم عوضی زیاد پیدا میشه. من هم قبول دارم که مثلن هر کسی که در موضع اپوزیسیون جمهوری اسلامی‌ست، این دلیلی بر دمکرات بودنش نیست و اگر از ناآگاهان صرف‌نظر کنیم، ممکن است عوضی‌ باشد. من هم قبول دارم که در بین دمکراتها هم آدمای عوضی‌ی متظاهر، قدرت‌طلب، فرصت‌طلب، مفعت‌طلب و غیرو، فت و فراوان است و اصلن عوضی بودن آدمها، نسبی است، اما صرف اختلافات فکری یا عملی، سیاسی یا تاکتیکی و غیرو، دلیلی برای عوضی دانستن آدمها و اعلام آن نمی‌شود.



جنبش مردم شیلی بر علیه پینوشه، شامل صدها عملیات خرابکارانه هم بود


در کتابی که سال 1983 (پنج سال قبل از برکناری پینوشه از ریاست جمهوری) نوشته شده و آگاهی از اسم و نویسنده‌اش دردی از دردهایتان را دوا نمی‌کند! آمده است:

« [بعد از کودتای پینوشه در سال 1973 ] گروه‌های غیرقانونی، بخصوص در سال‌های 1979- 1982 دست به صدها عملیات خرابکارانه زدند. نیروهای سیاسی‌ی پشت این عملیات، «جنبش چپ انقلابی میر (MIR)» [متاثر از کوبا]، و بعد از 1980 شامل حزب کمونیست (PC) و بخشی از حزب سوسیالیست (PS) هم می‌شد. سوای این، بیشتر فعالیت‌های غیرقانونی، متمرکز بر سازماندهی احزاب ممنوعه، اطلاع‌رسانی، تبلیغات ضد حکومتی، کمک به رفقای زندانی و کارگران اعتصابی و غیره بود.»

به این میگن مبارزه‌ی همه جانبه



Sunday, April 11, 2010

به آقای موسوی، رئیس‌جمهور مردم: پنج‌شنبه‌های اول هر ماه را روز «حضور خاموش مردم در مناطق مرکزی شهرها» اعلام کنید


که این، نشان دادن حداقل ایستادگی‌ست و برای اینکه اکثریت خاموش، از به خیابان آمدن نترسد، از همه‌ی حامیان این حرکت در این روز مشخص در ماه، بخواهید که تحت هیچ شرایطی، شعار ندهند و جلوی هر درگیری‌ای را بگیرند.
و البته معلوم است که دیگران هم حق دارند روز یا روزهایی را برای حرکتهای رادیکالتر، اعلام کرده و فراخوان بدهند.

با امید به پایان دادن حکومت زور و زندان و شکنجه و دروغ و تقلب




رنــد
عـالم‌ســوز

شـاهـین دلـنشـین
نـــــــــدا کــاویـانی
جـواد سگِ‌نگـهبان
آخـریــن پـســت‌ها
گـزارشـگر: شـــاهین، خُــود
و دیگران! را نصیحت می‌کند:ا
تـــــــــو ای
رند عالمسوز خالی‌بندِ
مــهربـــان‌پــاچــه‌گــیــــــــر
سیاست‌ندار: اصولن، خالی‌بندی
در سیاست بعضی موقع‌ها خوب است
امــا باید یه خــالی‌ای بـبندی که بگنجه
بی‌ادب: از نضر* ادبـی، بـی‌ادبـی‌ست
کــــه پـــاچه‌ی کسی را بگیریم
پـــس منـــضور چیــــــست؟

گزارشگر: شاهین، که منضور
اصـلی‌اش هــم هــمــیــن! بــود
در ادامه‌ی نصیحت‌هایش فرمود!:ا
و تو ای ماتلی و ماتلی‌مدال و
نـــــــــــــــــــــــدا
و صـــمــد و
جوادِزندانی‌وحشی‌پـاچه‌گیر
تا مـیتوانی پــــاچه بگیر! که تا
کـــه تــا، کـــه تــا، کـــه تــا
...
ادامه




درباره ی من
وقتی تو اواخر زمان شاه وارد دانشگاه شدم، به خاطر حماقتی مختصر! و فضای حاکم …1




معرفی
ماتلی و ماتلی‌مدال





مجموعه‌ای
بزرگ از آیات قرآن
در مورد اجباری نبودن دین

...
...
پيامبر وظيفه‌‏اي جز ابلاغ رسالت ندارد/ تو مامور اجبار آنها به هدايت نيستي/ بگو من فقط بيم ‏دهنده و بشارت ‏دهنده‏‌ام/ در قبول دين، اكراهى نيست (در دين هيچ اجبارى نيست)/ وظيفه ندارى آنها را مجبور سازى/ تو فقط تذكر دهنده‏‌اي/ آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‏رساند بازگشت همه شما به سوى خداست/ هدايت آنان (به طور اجبار) بر عهده تو نيست‏، بلكه خداوند هركس را كه بخواهد هدايت مى‏كند/ اگر خدا مى‏خواست مشرك نمى‏شدند و ما تو را مسؤول آنها قرار نداده‏ ايم/ اگر پروردگار مي‏خواست تمام آنها كه در روي زمين هستند همگي (از روي اجبار) ايمان مي‏آوردند، آيا تو مي‏خواهي مردم را مجبور سازي كه ايمان بياورند؟/ هيچكس نمي‏تواند ايمان بياورد جز به فرمان خدا/ بگو هر كس هدايت يابد براي خود هدايت شده، و هر كس گمراه گردد به زيان خود گمراه شده، و من ماءمور (به اجبار) شما نيستم/ در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستي و حساب (آنها) بر ماست/ پروردگار تو به كسانى كه از راه او گمراه گشته‏ اند، آگاهتر است/ پروردگار تو ميان آنها در قيامت به حكم خود داوري مي‏كند/ رستاخيز بطور قطع خواهد آمد من مي‏خواهم آن را پنهان كنم تا هر كس در برابر سعي و كوشش خود جزا ببيند
...
...





وقتی خدا تو قرآن
مهلت میده به شیطان
تــــــــــا روز قیــــــــامت

تو چه‌کاره‌ای که گیر میدی به
حجاب و دین و عبادت ملت؟





امیدوارم
اگه مسلمونی
مسلمون آزاده‌ای باشی
ولی اینو بدون که
طبق این آیات
محمد
پیغمبری برای قوم عرب بود
...
...
سوره ۱۳: الرعد
تو فقط هشداردهنده‏ اى و براى هر قومى رهبرى است ﴿۷﴾ا

سوره ۱۴: إبراهيم
ما هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر به زبان قومش تا [پیغام ما را به زبانی که میفهمند] براي آنها آشكار سازد... ﴿۴﴾ا

سوره ۱۲: يوسف
الف لام راء اين است آيات كتاب روشنگر ﴿۱﴾ا
ما آنرا قرآن عربي نازل كرديم تا شما [عرب زبانان بتوانید] درك كنيد ﴿۲﴾ا
...
...






از
اینکه
موسوی گفت
حاکمیت از خشم مردم
بــتــرسـد نـه از مـا

چه نتیجه‌ای می‌گیریم؟




ترانه‌های من
شامل متن ترانه‌ها و
ملودی‌هایی که این ترانه‌ها
روی آن‌ها نوشته شده‌اند
اگر صدایش را دارید

ایـــن تــرانــه‌ها
را بخوانید





قرار
زیـــر را تبلیــغ

و به قراری ثابت تبدیل کنیم
و دوست و فامیل را هم، هر ماه
برای این قرار خبر کنیم
پنج‌شنبه‌ی اولِ هرماه
از ساعت 5،6 بعدازضُهر*
و بــــــــدون شــــــــــــــــــعـــار
گردشی به تَرَفِ میدان انقلاب
با جمعی که کـم کـم میشه
بــــــــــی‌شــــــــــــمار

و وقتی که شدیم بی‌شــمــار
همان فرداش هم شاید شدیم بی‌قرار
و از حکومت درآوردیم دمــــار
و اصلن تویی که بدون شعار
نـــداری روزگـــــــــــار
خوب یــه روز دیـــــگه
برای دادن شعار، قرار بذار
ملتی که نتواند این کم‌خطرترین حرکت را تحت عناوین مختلف سامان دهد، همیشه شکنجه می‌شود
و جان می‌دهد

این حرکت را جزو رسم و رسوم
و مانند یک سنگر بتُونی
محکم و پایدار کنیم






















































































































































































































































































Powered by Blogger.









































































































































































































































































































































































































































































































































































































































































































*
چرا

تعهدی
به "خَــت" یا
املاعِ "فارسی؟!" ندارم

هـمـراه بــا تــرانـه‌ی
الـفـــــــــــــبــا






اگر
توافق کنیم

کــــه مقـــام
رئیـــس‌جمهور
ملکـــه‌‌وپادشـــاه
تشریــفاتی باشد
بـــــــــــــــه زودی به
اتـحــــــادی بـــــــــزرگ
میــــــــــــــــــــــــــرسیم


انقدر سخت است که قبول کنیم
یک مجلس آزاد، در راس امور مملکت
باشد؟!/ ندا: با این توافق بسیـاری از
نگرانی‌ها و دشمنی‌ها از بین می‌رود
و شـــاید بسیـاری از کسانی که در
فکر قدرت یا دیکتاتوری جدیدی
هستند دســت از سر مردم بردارند
اگر اعضای شورای رهبریِ اصلیِ
آینده‌ی جنبش، افرادی باشند که زیر
ایــن توافق‌نامه را امضا کرده باشند
بـــــــــــــرای امثـــــــــــــــال مـــــــن
زیــــــاد مهم نخاهد* بـــــود که در
ترکیب مثلن 21 نفره‌ی این
رهبــــــــــــــــــــــــــری
اســـــــامی‌ای چـــــــــــون



من
ماتلی‌مدال

مــــــدال
رهـبــــــــــــریِ
جنبش سبز آزادی‌خاهی*
همیـــــــشه مسالمت‌جویی
واقعـن اصلاح‌تَلَبی و منـادیِ
اسلام
رحمانی/دمکراتیک/حقوق بشری

را به‌ گـــردن آقـــایان محترم
موسوی و کروبی
و نمایندگانشان می‌اندازم

و میروم تا برویم! به سراغ تعیین
رهبری‌ اصلیِ جنبش آزادی‌خاهی

رهبری‌ای که نه اهل هوچی‌گری
و دادنِ شعارها و فرمان‌های
بـــدون پشتــــــوانه باشد

نه مســـالمت‌جویی را بعنوانِ
راهِ همیـــــــشگی یا استراتژیکی
تبــلیــــــــــــــــــــــــــــــــــغ کند
و نه راه مُزاکرات مستقیم؟! و
غیرمستقیم را، در صورتِ
قدرت گرفــــــتن جنبش
ببنــــــــــــــــــــــدد








همه‌ی
دمکرات‌ها
سکولار هستند
امـــــــــــــــــــــــا
همـه‌ی سکـولارها
دمکرات نیستند




Blog Archive


بخشی از آرشیو زیرین
http://rendeaalamsuz.blogspot.com
وبلاگ سابق من، که متاسفانه رمزش را
از دست دادم و خوشبختانه از بین نرفت
به تدریج به آرشیو بالا
منتقل خاهد* شد
2009 +: June (16) May (5) April (7) March (4) February (8) January (12) 2008 : December (5) November (7) October (4) September (2) August (9) July (8) June (4) May (6) April (9) March (8) February (19) January (8)
2007 : December (10) November (13) October (13) September (14)



پستهای سال 2006
و فعلن فقط بخشی از آن‌ها
از سایت www.taraane.com
که دیگر وجود خارجی ندارد
به آرشیو بالا منتقل شده است