موسوی:جالب آنجاست که به فرزندان انقلابی و خدوم کشور تهمت ارتباط و تمایل به غرب و شرق می زنند و خود به صورت آشکار و مکرر در مقابل آمریکا کرنش می کنند
تاجزاده:اینجانب حاضرم از همین سلول انفرادی مستقیم به محل مناظر بیایم و بدون این که نیاز به تهیه و جمع آوری سند و مدرکی داشته باشم ثابت کنم کهچه کسی طی این سی سال بیشترین خدمت را به آمریکا و اسرائیل کرده است /
چی میشد که این اسراعیل و آمریکا نابود میشدند، تا به بدبختیهای اصلیمون برسیم؟ آخه چی میشد؟
این ترانه، بر روی ملودیی زیبای زیر نوشته نوشته شده
اگر همصدای خوشصدائی هست، چه بهتر که آنرا زودتر
بخاند * و روی یوتوب بگذارد
THE BENEFITS - Seize The Day
http://www.youtube.com/watch?v=DFeIfxfxXh8
30 سال
بیا عزیزم، تعریف کنم من داستااان، از یه جنبش
که از خریت، نتیجهشو به سرقــــت، روحالله بردش
اومدیم ترتیــــــبِ افعی بدیم امااا، یه اژدها
ترتیبمونو داد و ما آخ از دردش، کردیم نالهها
از چاله شیرجه، زدیم توی چاه
سی سال، ما چشیدیم هر روز هر سال
ضربهی چماق دین
میخان که جا بزنیم، آزادیمون بشه محااال
سی سال، بردیم بالا فهم و کمال
ازدیاد بغض و کین
باید مثل مهندس، بریزیم طرحی باحااال
برای آزادی، برای آزادی، آزادی
چه با شجاعت، پِی ِ عدالت بودیــــــم، ولی اما
پی آزادی، به نام ملا یا کـــــه، لنین چگوارا
نمیدونستیم، که اصلن د.موک.راســـــی، یعنی چی چی
زیر فشار ِ، سانسور و سا.وا.ک شاااه، چقدر ناآگاه
از چاله شیرجه، زدیم توی چاه
سی سال، ما چشیدیم هر روز هر سال
ضربهی چماق دین
میخان که جا بزنیم، آزادیمون بشه محااال
سی سال، بردیم بالا فهم و کمال
ازدیاد بغض و کین
باید مثل مهندس، بریزیم طرحی باحااال
(دکلمه)
دیکتاتور باید بفهمه که دیگه جدیی جدی هستیم
باید بفهمه که جمعیتی دهها میلیونی هستیم
باید بفهمه که دیگه دست رو دست نمیگزاریم
باید بفهمه، باید بفهمه دیگه اختیار روح و جسم و وطنمون رو در دستش نمیگزاریم
باید از جرعت و غیرتمون دچار وحشت بشه
باید بفهمه یا عقبنشینی کنه یا آمادهی از دست دادن جان و مال بشه
دشمن باید بفهمه که حاظریم قربانی بدیم، قربانی بدیم، قربانی بدیم (پایان دکلمه)
برای آزادی، برای آزادی
سی سال، ما چشیدیم هر روز هر سال
ضربهی چماق دین
میخان که جا بزنیم، آزادیمون بشه محااال
سی سال، بردیم بالا فهم و کمال
ازدیاد بغض و کین
باید مثل مهندس، بریزیم طرحی باحااال
برای آزادی، برای آزادی، آزادی،
برای آزادی، آزادی
چون حکومت خیلی از سرنگونیطلبان میترسد و خاتمی سیاست دارد و اگر کسی تو را آدم حساب نکند، چرا برایت تره خورد کند و برای آدمحسابشدن، التماس اثر ندارد و زمان قیام نهائیی مردم را کسی قدرت پیشبینی ندارد و حکومت باید از خشم مردم بترسد و خاتمی واقعن نگران سرنگونیی جمهوری اسلامی است و همه فعلن منتظر نتیجهی مثبت تلاشهای اصلاحطلبانند تا سرنگونیطلب نشوند.
اگه مخالفی، بگو
خاتمی: «اگر جلوی حرف زدن افراد معتقد به نظام جمهوری اسلامی ایران گرفته شود، کسانی وارد عمل خواهند شد که با اصل نظام و انقلاب مخالف هستند... /1/ اگر اینها نتوانند حرف بزنند میدانید چه وضعی پیش خواهد آمد؟ آن وقت در این فضای بسته یک جانبه، هستههای عمل به وجود میآید، عملی که متوجه نفی همه اینها خواهد بود، همچنان که ما متاسفانه نشانههای آن را در جامعه میبینیم ... /2/ وقتی جلوی صداهای اصیل گرفته میشود هیجان ایجاد میشود و بعضی صداهایی شنیده میشود که آن صداها مطلوب نیست، ... /3/ نمیتوانند حرف خودشان را بزنند و آنگاه کسانی حرف میزنند که به اصل اعتقاد ندارد... /4/ وقتی حرف کسانی که معتقد و پایبند به نظام هستند، هزینه داشت، آن وقت نوبت عمل از سوی کسانی پیش میآید که اصل را قبول ندارند... /5/ نتیجه روشهایی که مخالف خود را متهم به براندازی میکند، براندازی است... /6/ اگر راه اصلاح اینچنینی برای وفاداران به قانون اساسی و اسلام بسته شود، راه برای جریاناتی باز میشود که اصل را هم قبول نخواهند داشت ... /7/»ا .
ما دهن میبندیم، لب میدوزیم و زیپهای خوشگلِ با اندازههای مختلف برای دهانهای گشاد و گشادتر و گشادترتر، در انبانمان داریم. برای ما فرق نمیکنه ساحب*دهان کی باشه، فقط کافییه که مخالف عقیده یا منافع یا مَسلحت یا سلیقه یا سیاستِ درستی که ما تشخیص میدهیم! نظری داده باشه. ما معنیی خفهکردن را خوب فهمیدهایم و از حق قانونیی خود، نهایت استفاده را میکنیم. کافیه مثلن کسی یه ایراد کوچیک محاورهای از آقای موسوی، رعیسجمهور منتخب مردم ایران، اونجایی که گفته: « شبکه اینترنتی در فضای مجازی شکل گرفته» بگیره و بگه: « مگر در فضای غیر مجازی هم اینترنت شکل می گیرد؟»، تا منفی پشت منفی دهیم و حرف و نظرش را گم و گور کنیم. فرض محال، محال نیست. باور کنید اگر 30 سال پیش، بالاترینی وجود داشت، اجازهی ابراز حتا یک ایراد یا نظر برعلیه خمینی، به هیچ کس داده نمیشد. همین چند وقت پیش، یکی در تجلیل از آقای احمد زیدآبادیی گرامی، نوشته بود:
«احمد کوتاه نخواهد آمد میدانم و یقین دارم …. وبازجویان ستمگر هم … احمد دروغ نخواهد گفت... کوهی چون زید را ، با دستانی چنان نحیف و ناتوان له کردن از آن حرفهاست… احمد ممکن است از دست برود ، اما له نخواهد شد… زید آبادی حتی در انفرادی قبر گونه خود ایستاده ماند... او شکنجه ها شده و خواهد شد ، اما دروغ نخواهد گفت ، زیرا دروغ در ذات پاکش نیست... اگر کمرش را می شکنند ، اما استواریش را شکستن ممکن نیست… او سمبل آزادگی ، اخلاق ، آزاد اندیشی و مداراست و جان می دهد ، اما در برابر ظلم کرنش نخواهد کرد... احمد اما ازجنس دیگری است...» من هم که دیدم هنوز این عقاید چریکیی عقبافتاده، به دست و پامون پیچیده و طرف داره اینطوری، حالا بگیم ناآگاهانه، مردم روُِ تشویق به تحمل شکنجه تا حد مرگ میکنه، براش نوشتم: «شما دارید به اونایی که زیر شکنجه تاب نیاوردهاند و به دروغ، اعتراف کردهاند، توهین میکنید. واقعن خجالت داره. بار مردم را زیاد نکنید. اگر روزی احمد اعتراف! کرد، آیا همین شما تهمت دروغگو، نااستوار، سازشکار، حقیر، ذات!کثیف [لهشده، کرنشگر] را به او نخاهید بست؟» و طرف هم اومد و به این نظرم، منفی داد!!
به مسعولین بالاترین: لطف نموده و امکان سانسور نظرات را، ناممکن کنید* و ضرر یا خطر! خاندن کلمات رکیک را ( با فرض! اینکه همه بالغیم و از این کلمات شنیدهایم و گویندهی آن، خود آبروی خود را میبرد) بههیچوچه با ضرر و خطر سانسور عقیده و انتقاد و نظر، یکسان نشمارید. لطفن سانسورچی پرورش ندهید. سانسورچی پرورش ندهید. سانسورچی پرورش ندهید.
* البته بهجز نظراتی! که هدفش بهخطرانداختن امنیت افراد است
رنــد عـالمســوز شـاهـین دلـنشـین نـــــــــدا کــاویـانی جـواد سگِنگـهبان آخـریــن پـســتها گـزارشـگر: شـــاهین، خُــود و دیگران! را نصیحت میکند:ا تـــــــــو ای رند عالمسوز خالیبندِ مــهربـــانپــاچــهگــیــــــــر سیاستندار: اصولن، خالیبندی در سیاست بعضی موقعها خوب است امــا باید یه خــالیای بـبندی که بگنجه بیادب: از نضر* ادبـی، بـیادبـیست کــــه پـــاچهی کسی را بگیریم پـــس منـــضور چیــــــست؟ گزارشگر: شاهین، که منضور اصـلیاش هــم هــمــیــن! بــود در ادامهی نصیحتهایش فرمود!:ا و تو ای ماتلی و ماتلیمدال و نـــــــــــــــــــــــدا و صـــمــد و جوادِزندانیوحشیپـاچهگیر تا مـیتوانی پــــاچه بگیر! که تا کـــه تــا، کـــه تــا، کـــه تــا ... ادامه
درباره ی من وقتی تو اواخر زمان شاه وارد دانشگاه شدم، به خاطر حماقتی مختصر! و فضای حاکم …1
مجموعهای بزرگ از آیات قرآن در مورد اجباری نبودن دین ... ... پيامبر وظيفهاي جز ابلاغ رسالت ندارد/ تو مامور اجبار آنها به هدايت نيستي/ بگو من فقط بيم دهنده و بشارت دهندهام/ در قبول دين، اكراهى نيست (در دين هيچ اجبارى نيست)/ وظيفه ندارى آنها را مجبور سازى/ تو فقط تذكر دهندهاي/ آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمىرساند بازگشت همه شما به سوى خداست/ هدايت آنان (به طور اجبار) بر عهده تو نيست، بلكه خداوند هركس را كه بخواهد هدايت مىكند/ اگر خدا مىخواست مشرك نمىشدند و ما تو را مسؤول آنها قرار نداده ايم/ اگر پروردگار ميخواست تمام آنها كه در روي زمين هستند همگي (از روي اجبار) ايمان ميآوردند، آيا تو ميخواهي مردم را مجبور سازي كه ايمان بياورند؟/ هيچكس نميتواند ايمان بياورد جز به فرمان خدا/ بگو هر كس هدايت يابد براي خود هدايت شده، و هر كس گمراه گردد به زيان خود گمراه شده، و من ماءمور (به اجبار) شما نيستم/ در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستي و حساب (آنها) بر ماست/ پروردگار تو به كسانى كه از راه او گمراه گشته اند، آگاهتر است/ پروردگار تو ميان آنها در قيامت به حكم خود داوري ميكند/ رستاخيز بطور قطع خواهد آمد من ميخواهم آن را پنهان كنم تا هر كس در برابر سعي و كوشش خود جزا ببيند ... ...
وقتی خدا تو قرآن مهلت میده به شیطان تــــــــــا روز قیــــــــامت تو چهکارهای که گیر میدی به حجاب و دین و عبادت ملت؟
امیدوارم اگه مسلمونی مسلمون آزادهای باشی ولی اینو بدون که طبق این آیات محمد
پیغمبری برای قوم عرب بود ... ... سوره ۱۳: الرعد تو فقط هشداردهنده اى و براى هر قومى رهبرى است ﴿۷﴾ا
سوره ۱۴: إبراهيم ما هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر به زبان قومش تا [پیغام ما را به زبانی که میفهمند] براي آنها آشكار سازد... ﴿۴﴾ا
سوره ۱۲: يوسف الف لام راء اين است آيات كتاب روشنگر ﴿۱﴾ا ما آنرا قرآن عربي نازل كرديم تا شما [عرب زبانان بتوانید] درك كنيد ﴿۲﴾ا ... ...
قرار زیـــر را تبلیــغ و به قراری ثابت تبدیل کنیم و دوست و فامیل را هم، هر ماه برای این قرار خبر کنیم پنجشنبهی اولِ هرماه از ساعت 5،6 بعدازضُهر* و بــــــــدون شــــــــــــــــــعـــار گردشی به تَرَفِ میدان انقلاب با جمعی که کـم کـم میشه بــــــــــیشــــــــــــمار و وقتی که شدیم بیشــمــار همان فرداش هم شاید شدیم بیقرار و از حکومت درآوردیم دمــــار و اصلن تویی که بدون شعار نـــداری روزگـــــــــــار خوب یــه روز دیـــــگه برای دادن شعار، قرار بذار ملتی که نتواند این کمخطرترین حرکت را تحت عناوین مختلف سامان دهد، همیشه شکنجه میشود و جان میدهد این حرکت را جزو رسم و رسوم و مانند یک سنگر بتُونی محکم و پایدار کنیم
بـــــــــــــــه زودی به اتـحــــــادی بـــــــــزرگ میــــــــــــــــــــــــــرسیم انقدر سخت است که قبول کنیم یک مجلس آزاد، در راس امور مملکت باشد؟!/ ندا: با این توافق بسیـاری از نگرانیها و دشمنیها از بین میرود و شـــاید بسیـاری از کسانی که در فکر قدرت یا دیکتاتوری جدیدی هستند دســت از سر مردم بردارند
اگر اعضای شورای رهبریِ اصلیِ آیندهی جنبش، افرادی باشند که زیر ایــن توافقنامه را امضا کرده باشند بـــــــــــــرای امثـــــــــــــــال مـــــــن زیــــــاد مهم نخاهد* بـــــود که در ترکیب مثلن 21 نفرهی این
من ماتلیمدال مــــــدال رهـبــــــــــــریِ جنبش سبز آزادیخاهی* همیـــــــشه مسالمتجویی واقعـن اصلاحتَلَبی و منـادیِ اسلام رحمانی/دمکراتیک/حقوق بشری را به گـــردن آقـــایان محترم موسوی و کروبی و نمایندگانشان میاندازم و میروم تا برویم! به سراغ تعیین رهبری اصلیِ جنبش آزادیخاهی رهبریای که نه اهل هوچیگری و دادنِ شعارها و فرمانهای بـــدون پشتــــــوانه باشد نه مســـالمتجویی را بعنوانِ راهِ همیـــــــشگی یا استراتژیکی تبــلیــــــــــــــــــــــــــــــــــغ کند و نه راه مُزاکرات مستقیم؟! و غیرمستقیم را، در صورتِ قدرت گرفــــــتن جنبش ببنــــــــــــــــــــــدد