پنجشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۸۹ :بسمه تعالی
بيست و دوم خرداد روزي است كه ملت سلحشور ايران حماسه اي پرشكوه را با دريافتي مدرن از رأي و انتخابات آفريد و با حضور ميليوني پاي صندوقهاي رأي، نشان داد كه خواهان تغييرات اساسي است: تغيير و اصلاح نگرش حاكميت به انسان و اسلام، تنوع و كثرت قومي و فرهنگي، و نحوه كشورداري. رئوس آرمانهاي نهفته در بطن اين حضور ميليوني چنين بود:
• احترام به انسان و هستي والاي او، و نه تحقير و دروغ و بدبيني به انسان
• احترام به آزادي - آزادي بيان، قلم و انديشه - نه خفه كردن حلقومها و بستن روزنامه ها و تك بعدي كردن رسانه ها
• احترام به انتخابات آزاد، و نه مهندسي شده و فرمايشي
• احترام به آزاديهاي فردي، احترام به اقليتهاي زباني و قومي، و احترام به تنوع و تكثر انديشه اي و فرهنگي
• آزادي زندانيان سياسي و دانشجويان ستاره دار و نه اخراج آنها از دانشگاهها و انواع محروميتهاي تحصيلي و شغلي
• احترام به زن، شأن، و مساوات بشري و رفع تبعيض، و نه تحقير و تبعيض و صيغه و تعدد زوجات در دنياي مدرن و ترتيب قوانين قيّم مآبانه اي كه اسلام عزيز، از اين نحوه نگرش فرسنگها به دور است و راهگشاي همه معضلات بشري در هر عصر و هر نسلي است.
اما شگفتا كه تمام آرزوهاي ملت ايران براي تغيير با يك مهندسي پنهاني و دستكاري در رأي مردم بر باد رفت؛ اقدامي كه ابتدا به تقلب در انتخابات و بعدها به كودتاي انتخاباتي مشهور شد.
از فرداي بيست و دوم خرداد، مردم صادقانه و مشفقانه اعلام كردند «رأي ما كجاست» كه ناگهان بصورت بيسابقه اي با ضرب و شتم و سركوب و گلوله و زندان و مرگ و شهادت روبرو شدند؛ اقدامي كه هيچ حاكميتي در حق ملت خود انجام نمي دهد، مگر آنكه بخواهد به ديكتاتوري خود افتخار كند.
ملت در روز پرشكوه بيست و پنجم و سي ام خرداد، گل سكوت ارائه داد و گلوله آتشين دريافت كرد و به ياد روزهاي انقلاب كبير اسلامي كه مي گفت «ما به تو گل داديم، تو به ما گلوله»، ملت بزرگ ايران حق خواهي شرافتمندانه خود را تكرار كرد. اما حاكميت، گره اي را كه مي توانست با سر انگشت تدبير حل كند به دندانهاي كُند، تير و تفنگ، و زندان سپرد و كاه مطالبات را به كوهي از مطالبات تبديل كرد و امروز شاهد مقاومت و تعميق جريان عظيم جنبش سبز در بستر تاريخي و معاصر ايران هستيم.
و اينك در سالگرد حماسه بيست و دوم خرداد، همچنان صبر و مقاومت بر سر تغيير در صور مطالبات مردم قرار دارد و اين درحاليست كه بحران هويت و وحدت، آرامش كشور را مخدوش كرده است.
اما هنوز هم فرصت باقي است. جنبش سبز كه از بطن اصلاحات برخاسته، برانداز نيست بلكه اصلاحگر و در پي تحقق خير عمومي است، لهذا حاكميت مي تواند به حداقلهاي مطالبات ملت پاسخ مثبت دهد و بطور نسبي شرايط بحراني را آرام نمايد و بر دل مادران و فرزندان و خانواده هاي داغدار مرهم نهد. كف خواسته هاي ملي كه بارها و بارها از زبان فعالين سياسي و احزاب و گروهها و انجمنها مطرح شده را مي توان چنين دانست:
1. آزادي بدون قيد و شرط زندانيان سياسي
2. آزادي مطبوعات، قلم، بيان و انديشه
3. برگزاري انتخابات آزاد
4. اقدام به حل و فصل قوانين تبعيض آميز و قيّم مآبانه نسبت به زنان
5. موضعگيري واقع گرايانه در برابر تحريمهايي كه عمدتاً ناشي از رفتار غلط حاكميت در سطح ملي و بين المللي است، با جلب رضايت مردم
6. احترام به اقليتها و ايجاد امكانات رشد و توسعه فرهنگي براي تكثرهاي قومي و زباني بعنوان فرصتي براي شكوفايي، با اعتماد بر وحدت ملي
7. عذرخواهي و دلجويي از بيت مكرم حضرت امام خمينی (ره) و عذرخواهي از شخص حاج سيد حسن آقاي خميني، رزمنده ديرينه جبهه هاي جنگ تحميلي و عالم امروزي حوزه هاي علميه و تنبيه حرمت شكنان.
والسلام علي من التبع الهدي
جرس
No comments:
Post a Comment
برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید