این پست، با حفض* تاریخ تقریبی اولین انتشارش، از سایت www.taraane.com که دیگر وجود خارجی ندارد، با کمی دستکاری به اینجا منتقل میشود. این ترانه بر روی آهنگی دوستداشتنی از آقای محمدرضا علیقلی که بعدها در انتها میاید نوشته شده، اما اول ببینید خودتون میتونید ملودی بسازید.
سفرهی عید
سفرهی عید بشارت از جوان بهاره
سبزهی نو تراوت ارمغان میاره
سیر و سرکه میگن درد و بلات به جونم
سمنو و سنجد میگن ضعف نگیر جونم
میگه سنبل عطرت بگیر، هم عطر تو جونم
واسه حقت جرأت بگیر، نگو ارزونم
بگو وجودت چه قابل عرضه داره
سرخ ِ لبات چه گرما و چه مزه داره
زیبائی ِعشق و آزادی توی بهار بیشتر مزه داره، مزه داره
سفرهی عید امید سالی خوش میاره
سکه میگه نبودش حرص و جوش میاره
ماهیهای سرخ زیبائی یه زندگی یه
بهترش و میخوای، خیلی دوندگی یه
لذتشو میخوای، نبود ِ بندگی یه
عزتشو میخوای، بال پرندگی یه
بگو وجودت چه قابل عرضه داره
سرخ ِ لبات چه گرما و چه مزه داره
زیبائی ِعشق و آزادی توی بهار بیشتر مزه داره مزه داره
(دکلمه)
میگن سرکه علامت صبر و سرپرستی یه
سنجد علامت عشق و سرمستی یه
سمنو ، یک هنر ِ آشپزی
بگو براش چه آش میخوای بپزی؟
سبزه ، نشانی از باروری
هرگز نشه به زور تو بار ببری
(پایان دکلمه)
شاهین
مارس 2003
No comments:
Post a Comment
برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید