* در رابته با غلَتهای املاعی
همراه با یک نقل قول از اکبر گنجی
قبل از اینکه این مواضع را بیاورم باید بگویم اگر شرکت در انتخابات را نفی میکنیم، مثل آقای عبدی نفی کنیم، نه اینکه به شرکت کنندگان در انتخابات، تهمت پا گزاشتن بر روی خون شهیدان راه آزادی و مشروعیت دادن به حکومت و کارگزاری برای رژیم بزنیم. مگر این حکومت هزاران نفر را تا قبل از سال 1388 نکشته بود؟ آیا کسانی که در انتخابات 88 شرکت کردند، پا روی خون آنها گزاشته* بودند و یا به رژیم میخاستند مشروعیت بدهند؟!
مجموعه ی دو پست از سه سال و حورده ای پیش:
http://www.advarnews.us/university/6850.aspx / [بعد نوشت: این لینک از بین رفته است]
دفتر تحکیم وحدت
ضمن اعلام عدم استفاده از توان تشکیلاتی خود و عدم شركت در این انتخابات
حاکمان را به
عذر خواهی از پیشگاه ملت
به دلیل برگزاری چنین انتخاباتیدعوت می کند
http://www.dw-world.de/dw/article/0,2144,3186435,00.html
عباس عبدی: شرکت در انتخاباتی بیمحتوا بیمعناست!
"آنچه مشکل اصلی انتخابات ما هست... این است که در واقع انتخابات فاقد حداقل مضمون است. به همین دلیل است که من شخصا از این زوایه هست که شرکت در آن را نفی میکنم... مردم نمیدانند چی را میخواهند برای چه چیزی انتخاب کنند...
در مورد مجلس باید بدانیم که اصلا دعوا سر چه چیزی هست. هیچ دعوایی وجود ندارد این وسط. یعنی اصلا موضوعی برای انتخابات وجود ندارد. کسی نمیفهمد اگر این رای را بدهد، انتظار دارد بعدش چه اتفاقی بیفتد، چون راجع به آن اتفاق صحبتی نشده اساسا. همه میخواهند بروند توی مجلس. خب به ما چه که میخواهند بروند توی مجلس. یک عده هم خب میخواهند بروند آنجا صندلی راحتی دارد بگیرند بنشینند. من برای چی باید بروم او را انتخاب کنم و او چه تعهدی در برابر من دارد. هیچی! اصلا چنین چیزهایی مطرح نیست توی انتخابات کنونی....
این چیزی را که دارند [با مشارکت در انتخابات] به سیستم میدهند، آیا ارزشش به اندازهی آن چیزی هست که احتمالا گیرشان میآید؟ اولا این چیزی که دارند میدهند نقد است. شرکت و گرمکردن بازار و این حرفها و موجب تقویت کل آن سیاستهای جاری میشود. اما آن چیزی که میخواهد گیرشان بیاید، از چند جهت نسیه است.
بنابراین من یک چیز نقدی را دارم میدهم در برابر یک چیز نسیه که هیچ کاری هم ازش برنمیآید. چرا برنمیآید؟ برای اینکه آن موقع که قدرت داشتند، هیچ کاری ازشان برنمیآمد، با راهی که توی آن جو اتخاذ کرده بودند. حالا به عنوان یک اقلیت اصلا چه کار میخواهند بکنند؟... به نظر من خطر یکدستی این حکومت بیشتر از چنددستیاش نیست. بخاطر اینکه آن چنددستی که وجود دارد، یعنی گروههای دیگر میآیند این حالت واکسینه را عوض میکنند، موجودات ضعیفی آنجا عمل میکنند، آنها را در واقع در برابر این نوع رفتارها واکسینه میکنند. ولشان بکنید، بگذارید هرجوری میخواهند خب راه خودشان را بروند. اگر فکر میکنند ما میتوانیم جلویش را بگیریم، این دروغ است، دروغ است، دروغ است! چون موقعی که قدرت داشتند، صندلی ریاست دولت و مجلس را داشتند، هیچ اقدامی برای جلوگیری از این اوضاع نکردند.
من اگر کسی شرکت بکند، وی را محکوم نمیکنم. میگویم که او هم حالا به درک خودش رسیده است ..."
[بعدنوشت: در این پست، من به سخنان نامبردگان، لینک نداده بودم. اما به جز سخنان ولایت وقیح، عین سخنان آنها آمده است]
ابراهیم نبوی: تمام بازی رد صلاحیت فله ای و تائید صلاحیت قطره ای، برای این بود که مردم در انتخابات شرکت نکنند، تائید صلاحیت های دو هفته گذشته مهم ترین پیروزی واقعا سیاسی نیروهای اصلاح طلب است، حتی اگر از هزار نفر فقط پنجاه نفرشان به درد بخور باشند.
تاج زاده: در اين انتخابات ما با پديدة بازگشت روح سعيد امامی و تعميم روشهای او مواجه شدهايم. ببينيد آقای جنتی و همفکرانش سطح رسيدگی به صلاحيت داوطلبان را آن قدر تنزل دادهاند که کار شورای نگهبان گرفتن توبه نامه برای تأييد صلاحيت شده است. يعنی همان شيوههايی که بازجوها در اوين به کار میبرند تا با تحت فشار قرار دادن افراد، اقرارهای خود خواسته از آنان بگيرند.
ابراهیم نبوی: اگر می توانیم ده نفر از 290 نفر را انتخاب کنیم، بهتر است همان ده نفر را انتخاب کنیم...وقتی انتخابات را تحریم می کنیم، خودمان را شریک جنایات حکومت نمی کنیم و اجازه می دهیم این جنایات بیشتر شود....
ولایت وقیح: آخه چرا به من اجازه ی جنایت میدید؟ مگه خرید؟ خوب برید ده نفر رو انتخاب کنید تا من بفهمم که به من اجازه ی قتل نمیدید! شما چقد گاوید!
رضا امراللهي: هرچند من كانديداي مد نظر حزب كارگزاران در ليست ستاد ائتلاف اصلاح طلبان هستم و صلاحیت من در انتخابات تایید شده، اما از ادامه حضور در انتخابات مجلس هشتم به عنوان كانديدا انصراف میدهم.
شاهین دلنشین: البته آقای امراللهی دلیلی برای این کار زشتشان اراعه نداده اند، اما احتمالا خاسته اند به اقای نبوی دهن کجی کنند و اجازه ی جنایات بیشتری به اشغالگران مملکت بدهند. شاید این آقا فکر کرده که اگه اکثریت مجلس هم دست اصلاح طلبان باشه، باز هم مجبورند اجازه ی جنایات بیشتر را بدهند. اما نباید دچار احتمالات و شایدها شد. خود این آقای تاج زاده با اینکه حرفای بالا رو میزنه، بازم تبلیغاتچی شرکت در انتخاباته.
تاج زاده: اگر بخواهم تفاوت دوجريان سياسی کشور را دريک جمله خلاصه کنم بايد بگويم اصولگرايان پيرو رذائل غربند و اصلاح طلبان طرفدار فضائل آن. آنان تفسير فاشيستی از تمدن جديد را دنبال میکنند و اصلاحطلبان قرائت دموکراتيک از آن را.
[بعدنوشت: این هم برای سر به سر گزاشتن با اقای گنجی!:]
گنجی: اکنون کسانی در ایران می کوشند تلقی ای فاشیستی از ولایت فقیه عرضه کنند... رزيم جمهوری اسلامی، نه نظام فاشيستی و توتاليتر است، نه ديکتاتوری نظامی،... رژیم ایران هرچه هست ارتجاعی نیست ...
No comments:
Post a Comment
برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید