در جواب به آقای نوریعلا که گفت: «... ننگ بر آن خارج کشوری باد که ...»
من فکر نمیکنم اکنون بتوان سیاستمداری دمکرات و با هوش متوسط را پیدا کرد که شعار «همه با هم»ِ 32 سال پیش را که به نفع موجسوارییه خمینی بود، قبول داشته باشد. اکنون اگر برای رسیدن به آزادی و دمکراسی شعار میدهیم که «ما همه با هم هستیم»، منظور حقیقیمان این است که «همهیه دمکراتها با هم هستند» و با فرض اینکه کسی بخاطر خنده یا اخم من و شما نمیآید با جمهوری اسلامی مبارزه کند یا نکند، بعنوان مثال، آنهایی که میدانند سکولار بودن مساوی با دمکرات بودن نیست، اما صدای سکولاریسم سکولاریسمشان گوش فلک را کر کرده و در مقابل تکرار صدبارهیه آن، دو بار هم برای خالی نبودن عریضه، کلمهیه «دمکرات» را در ادامهاش میاورند و تمام سعیشان را میکنند که شاهزاد رضا پهلوییه سکولار، اما آرزومند به دستیابی به قدرتی که در قانون اساسییه مشروطه به پادشاه داده شده* را دمکرات نشان داده و به کمیته یا ستاد یا شورا یا جمع رهبرییه کل جنبش دمکراتیک، که اجبارن در خارج میتواند شکل بگیرد، دعوت یا تحمیل کنند، خودشان یکی از موانع شکلگیرییه رهبرییه جنبش آزادیخواهی هستند. طیف امثال الاهه بقراط و اسماعیل نوریعلا را هر چه منزویتر کنیم، زودتر به «ستاد رهبری» خواهیم رسید. چنین افرادی معلوم است که حق دارند عدهای را دور خود و شاهزاده جمع کرده و ستاد رهبری یا آلترناتیوی اراعه داده و اگر توانستند، موج درست کرده یا سوار موج شده و رهبری را بدست آورند، اما اگر حق دارند که دیگران را بهخاطر نفرستادن دعوتنامه برای آنها، ننگین! کنند:
نوریعلا: «... ننگ بر آن خارج کشوری باد که بخواهد بخاطر قدرت طلبی شخصی يا گروهی خود، سوار موج آلترناتيو خواهی شده و بکوشد تا زمام اختيار بديل آيندهء حکومت اسلامی را در دست خود بگيرد... »
من نوعی هم به خود حق میدهم که بگویم «آقای نوریعلا، ننگ بر خودت»!
* نقل قولهایی از رضا پهلوی همراه با لینک را در این نوشته میتوانید بخوانید
to ham khoob baladi baray maarof shodan pacheh begiri, mojood kiri saf boro too koone nanat v dar naya
ReplyDelete