خامنهای: گنجییه عزیزم! وقتی میفرمایی: «آیا تاریخ و اجتماع را خدای متشخص انسانوار تغییر می دهد؟ آیا جامعه سازی کار اوست؟ تاریخ و اجتماع محصول اعمال آگاهانه/ناآگاهانه و خواسته/ناخواسته ی انسان های نیت مند اند، نه موجود متشخص جدای از عالم. منتها،چون خداوند همه ی هستی است،همه ی اعمال، اعمال اوست. بدین معنا،تاریخ و اجتماع را خداوند پدید آورده است و تمام تغییرات، حرکات اویند. این موضوع را با خدای غیر متشخص/فراشخصی می توان تبیین کرد، نه خدای متشخص که واجب الوجود من جمیع الجهات است و تغییر و تحول و حرکت و تغییر احوال در او راه ندارد.»
پس حتمن اعمال مرا هم باید جزو اعمال خدایی بهحساب آوری. یعنی تو اقرار میکنی که اعمال من، عین اعمال و خواست خداست. من و تو در اینجا اختلافی نداریم و هم من و هم تو، اقرار می کنیم و قبول داریم که اعمال من، اعمال خداییست و تو چه خوب اقرار کردی! اما ای بیچارهیه بدبخت! من که قبول ندارم اعمال تو و 60 میلیون ایرانیای که من را قبول ندارند، اعمال خداییست. پس از آنجا که حرف زدن هم خود یک عمل است و قبول که داری این حرفای من خداییست، پس اگر من بگویم که گوشت را بکشند، خواستی خدایی را خواستهام که به اجرا بگذارم و اگر تو ادعا کنی که اعمال و گفتههای تو هم، اعمالی خداییست و از آنجا که فکر و شعور و اعمال من کجا و مال خدایییه تو کجا، پس نتیجه میگیرم و یادت باشه که این نتیجهگیرییه من هم قبول داری که خداییست، آره نتیجه میگیرم که خدای تو، یک خدای دیوانه است که از یک طرف، یک جا بمب میگذارد و از طرف دیگر فریاد آزادیخواهی سرمیدهد و در بیت ما، آنجای مرا خوب میمالد و ضمن اینکه چه عمل خداییای بهتر از این! تو را چه کار به کارهای خدایییه من؟ حداقل خدای من که امثال تو بهدرستی اعمال من را اعمال او میدانند، با همان تعریف خداییای که از او دارم، با خودش جنگ ندارد و در یک کلام! میخواهد توسط من بر تمام دنیا حکومت کند. حالیته یا نه؟
جواد: اکبر جون! از دین و مذهب دیگه بکش بیرون!
No comments:
Post a Comment
برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید