Sunday, July 26, 2009

کی بودم و چی شدم و چی میخام؟


وقتی تو اواخر زمان شاه وارد دانشگاه شدم، به خاطر حماقتی مختصر! و فضای حاکم .../

ندا: مادر فدای بچه‌ی بی‌تقصیرش بشه که تقصیر رو سر فضا میندازه/
شاهین: خوب مجبورم! اصلن تقصیر بابام بود که از سطح شعورجامعه ش یه ذره جلوتر نبود و نصیحتهای پدرانه زیاد 
نکرد/

صمد: این بابای لیلا خیلی نصیحتا به لیلا میکنه، و مُو رُو دچار چه مشکلا که نمیکنه/

... و بی‌تجربگی و بی‌اطلاعی و حرارت در رسیدن به عدالت و مخالفت با دیکتاتوریِ شاه، خیلی زودکمونیست شدم و مرا قانع کردند و من تازه خودمم فهمیدم! که خوبه طرفدار دیکتاتوری باشم، به شرطی که اسمش "دیکتاتوریِ طبقۀ کارگر" باشه، چون آزادیِ واقعی یعنی اون دیکتاتوری، و منِ ساده‌دل و خیلی خوش قلب … /

ندا : تظاهر به بیطرفی کن، یعنی از خودت تعریف نکن! /
صمد: حالا درس اخلاخ یاد نده! ای آدُم متساهر!/

... علارغم سفارشات مادرم، گول آدمای ناباب را خوردم و خودمم یه مقدار ناباب شدم! البته نه به معنی ِ "بی در و پیکر"... /
ندا: بگو که همین تو را بعد از سالهای بعد! از انحراف نجات داد/

شاهین: چی چی رو نجات داد، از دست تو و قرمه سبزی که نجات پیدا نکردم!/

... و بعد جزو دانشجویان مبارز.../

ندا: خط 3 ، یعنی اونایی که نه حزب توده و شوروی را قبول داشتنو نه چریک‌فدائی‌بازی را و کلّن با بازی مخالف بودن، حتا با بازی‌بازی!/

... یه مدت با "سهند" و "اتحاد مبارزان کمونیست" و "حزب کمونیست" بودم … /

ندا: یادم نمیاد اون موقع کارگری شد یا زبونم لال، هنوز کارفرمائی! مونده بود/

... که البته این دو تای اول در واقع یکی بودند که درجات پیشرفت را هر چه سریعتر با یکی شدن با "کومله" طی کردند و اسم و رنگ عوض کردند، وگرنه محتوا همون بود: خریت … /

ندا: اعتراف نکن احمق، مگه تو هنوز خری؟! تازه چرا تهمت میزنی به دیگران/

شاهین: راست میگی من نباید کسی را برنجانم، اصلن ما هیچ کدام خر نبودیم و فقط خوش قلب و ساده دل و اَحم.../
گزارشگر: ندا وسط حرف میپرد و میگوید: خوب خوب باز کار خرابی نکن!/


... و یه مدت با "سازمان رزمندگان آزادی طبقه ی کارگر" و یه مدت هم با "جریان انقلاب سوسیالیستی". و هیچ "رده"، مده هم نداشتم… /

ندا: یعنی کارمند !! ساده/

... از خوش شانسی هم به جز نوش جان کردن یکدفعه‌ی ده بیست تا ضربه ی پشت سر هم و با صدای تق‌تق ِ نسبتن جانانه و به آنجایی که سر و گردن به هم وصل میشوند، از طرف گارد شاهنشاهی در دانشگاه … /

ندا: حالا می‌فهمم که لغتِ سِرتق که به تو میاد از کجا ناشی شده! ریشه اش از سَرتَق بوده!/
شاهین: حالا چرا فقط میگی "لغت"؟ "کلمه"ی "واژه" روهم بگو تا به بعضی از هموطنان یه مقدار عزیز و گمراه و یه مقدار "بخشی از وطن را پرست"، که یه مقدار "عرب و زبان عربی را میدانند پست" و یه مقدار "زبانِ فارسی پرست"، که نگرانند ؟! که "مبادا کلماتی از گیلکی و ترکی و لری و کردی و عربی ِ خوزستانی و ... وارد زبانِ فارسی بشه" و کلا هموطنان یه مقدار برتری‌نژادی‌زبانی‌زده! بر نخوره /

ندا: بیشعور ِ احمق، تو میخوای به مردم بر نخوره و کارو خرابتر میکنی؟ /
شاهین: ببخشید، ببخشید، اصلن راسیست چیه؟! نه نه، خوب بعضیا به زبان فارسی عشق میورزند! و عشق ورزی کلّن کار خوبیست!/


... و هفت تا!… /

ندا: تعداد دقیقشو از من نخواهین و "مظلوم نما" را بپایین!/

... ضربۀ محکم از طرف پوتینهای یک پاسدار به ساق پای عزیز و گذران مدت کمی در بازداشتگاه های کمیته و هتل "اوین" و بیرون انداخته شدن از آنجا بخاطر عدم کفایت و شایستگی! و درآوردنِ خل بازی… /

ندا: یعنی واقعن خل نبودی؟!! ولی چه شانسی آوردی، چه شانسی آوردی، اگه فقط دو روز بیشتر اونجا بودی، تظاهرات مسلحانۀ مجاهدین باعث میشد من ِ بیگناه! رو اعدام کنند!/

... چیز دیگری نصیب من نشد! تا اینکه یه مدت بعد …

ندا: از اون اول حساب کنیم، شد حدود 10-12 سال/

... به این نتیجه رسیدم که مارکس عزیز و گمراه و خوش قلبم … /

ندا: فدای اون ریش انبوهش بشم!/

... اشتباه گفته و طبقۀ کارگر هرگز نمیتونه به قدرت برسه … /

ندا: همونطور که تو هنوز به دلبر نرسیده ای!/

... و فوقش یه عده که به نام آنها حزب درست کرده اند، به قدرت میرسند، و زیاد هم به ندرت نرسیده اند … /

ندا: یعنی به قدرت/

... و میلیونها نفر مخالف، از جمله کارگرا رو سرکوب و قتل عام میکنند، و برای اینکه خوب تو سرکوب کردن و اعمال "دیکتاتوری پرولتاریا" وارد بشن،از تو خودشون شروع میکنن و آدم های "خودی" را اگه ساز مخالف بزنن، یه حالی بهشون میدن، حتا با قتل! .../

ندا: کدوم بی اطلاعی نمیدونه که از این جریانات بــارها و بارهــا اتفاق افتاده /

رند: وقتی سرمایه تبدیل به شیطان ، و مارکس و لنین و " دیکتاتوریِ پرولتاریا "، تبدیل به خدا و دین و اصول دین بشن ، و دین و سیاست هم قاطی ِ هم بشن، اونوقت در راه رسیدن به بهشت ، جان عزیز میلیونها انسان میشه مثل ارزش تکه های خِشت! در راه رسیدن به بهشت، میلیونها انسان باید خفه بشن و نگن حرف شیطانی و زشت! /

... و 10-12 سال تجربه و فکر برای من کافی بود تا به دمکراسی‌پارلمانی‌خواهی برسم. و منظور من از این معرفی بیشتر برای این بود که بگم اگه من تنفر بسیار شدیدی از کمونیست‌های استالینیست و کلّن برخوردهای سرکوبگرانه و ناشرافتمندانه دارم، و همچنین به کلیۀ عدالت و یا قدرت‌خواهانی که "دیکتاتوری ِ کمونیستی" را به نام یه جور "دمکراسی" میخوان جا بزنن و یا از روی بی‌فکری جانمیزنن و بلکه "ایمان" دارن… /

ندا: " دمکراسی ِ شورائی "ِِ ادعایی یعنی مردم حق ندارن به احزابشون رای بدن و نماینده هاشونو بفرستن مجلس یا "پارلمان" تا به این طریق قدرت قانونگذاری و تعیین دولت بدست بیارن! یعنی مردم ایران! اگه صد تا حزب هم که درست کنید، ما گه‌مون هم حساب نمیکنیم! که ببخشید یه مقدار بی‌تربیتی شد!/

... از جمله به مجموعه ای به نام "حزب کمونیست ..." به چشم دشمن نگاه میکنم … /

ندا: البته گمراه و دشمن فراوان است و آدم باید آنها را اگر وقت داشت به راه خود! هدایت کند، چونکه آدم بیخود راهی را انتخاب نمیکند!/

... برای اینه که اصلن دلم میخواد، و کسی حق ندارد که حق تنفر مرا از من بگیرد، مگر با بوسه‌ای به نشانه‌ی بازگشت به فهم و شعور، چون قراره آزاده باشیم.
در حال حاضر! هم یک سوسیال (لیبرال) دمکرات هستم (قبول حق مالکیت، کنترل ماورا.اولترا.لیبرال.سرمایه.داریسمِ هار، که تاچر و ریگان را میتوان نمایندگان این طرز فکر دانست، حق سرمایه داری رقابتی که دولت هم در بخشهائی که مهم تشخیص میدهد، بتواند به نفع اجتماع با سرمایه گذاران خصوصی با شرایط برابر رقابت کند) و طرفدار داشتن یک رئیس جمهور یا شاه* و ملکه ای بی قدرت و تشریفاتی میباشم، و نه سلطنت مشروطه یا شاهی مثل شاه سابق را قبول دارم و نه رئیس جمهوری مثل "پوتین" یا "حسنی مبارک" و  … را.



No comments:

Post a Comment

برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه‌ رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید


رنــد
عـالم‌ســوز

شـاهـین دلـنشـین
نـــــــــدا کــاویـانی
جـواد سگِ‌نگـهبان
آخـریــن پـســت‌ها
گـزارشـگر: شـــاهین، خُــود
و دیگران! را نصیحت می‌کند:ا
تـــــــــو ای
رند عالمسوز خالی‌بندِ
مــهربـــان‌پــاچــه‌گــیــــــــر
سیاست‌ندار: اصولن، خالی‌بندی
در سیاست بعضی موقع‌ها خوب است
امــا باید یه خــالی‌ای بـبندی که بگنجه
بی‌ادب: از نضر* ادبـی، بـی‌ادبـی‌ست
کــــه پـــاچه‌ی کسی را بگیریم
پـــس منـــضور چیــــــست؟

گزارشگر: شاهین، که منضور
اصـلی‌اش هــم هــمــیــن! بــود
در ادامه‌ی نصیحت‌هایش فرمود!:ا
و تو ای ماتلی و ماتلی‌مدال و
نـــــــــــــــــــــــدا
و صـــمــد و
جوادِزندانی‌وحشی‌پـاچه‌گیر
تا مـیتوانی پــــاچه بگیر! که تا
کـــه تــا، کـــه تــا، کـــه تــا
...
ادامه




درباره ی من
وقتی تو اواخر زمان شاه وارد دانشگاه شدم، به خاطر حماقتی مختصر! و فضای حاکم …1




معرفی
ماتلی و ماتلی‌مدال





مجموعه‌ای
بزرگ از آیات قرآن
در مورد اجباری نبودن دین

...
...
پيامبر وظيفه‌‏اي جز ابلاغ رسالت ندارد/ تو مامور اجبار آنها به هدايت نيستي/ بگو من فقط بيم ‏دهنده و بشارت ‏دهنده‏‌ام/ در قبول دين، اكراهى نيست (در دين هيچ اجبارى نيست)/ وظيفه ندارى آنها را مجبور سازى/ تو فقط تذكر دهنده‏‌اي/ آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‏رساند بازگشت همه شما به سوى خداست/ هدايت آنان (به طور اجبار) بر عهده تو نيست‏، بلكه خداوند هركس را كه بخواهد هدايت مى‏كند/ اگر خدا مى‏خواست مشرك نمى‏شدند و ما تو را مسؤول آنها قرار نداده‏ ايم/ اگر پروردگار مي‏خواست تمام آنها كه در روي زمين هستند همگي (از روي اجبار) ايمان مي‏آوردند، آيا تو مي‏خواهي مردم را مجبور سازي كه ايمان بياورند؟/ هيچكس نمي‏تواند ايمان بياورد جز به فرمان خدا/ بگو هر كس هدايت يابد براي خود هدايت شده، و هر كس گمراه گردد به زيان خود گمراه شده، و من ماءمور (به اجبار) شما نيستم/ در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستي و حساب (آنها) بر ماست/ پروردگار تو به كسانى كه از راه او گمراه گشته‏ اند، آگاهتر است/ پروردگار تو ميان آنها در قيامت به حكم خود داوري مي‏كند/ رستاخيز بطور قطع خواهد آمد من مي‏خواهم آن را پنهان كنم تا هر كس در برابر سعي و كوشش خود جزا ببيند
...
...





وقتی خدا تو قرآن
مهلت میده به شیطان
تــــــــــا روز قیــــــــامت

تو چه‌کاره‌ای که گیر میدی به
حجاب و دین و عبادت ملت؟





امیدوارم
اگه مسلمونی
مسلمون آزاده‌ای باشی
ولی اینو بدون که
طبق این آیات
محمد
پیغمبری برای قوم عرب بود
...
...
سوره ۱۳: الرعد
تو فقط هشداردهنده‏ اى و براى هر قومى رهبرى است ﴿۷﴾ا

سوره ۱۴: إبراهيم
ما هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر به زبان قومش تا [پیغام ما را به زبانی که میفهمند] براي آنها آشكار سازد... ﴿۴﴾ا

سوره ۱۲: يوسف
الف لام راء اين است آيات كتاب روشنگر ﴿۱﴾ا
ما آنرا قرآن عربي نازل كرديم تا شما [عرب زبانان بتوانید] درك كنيد ﴿۲﴾ا
...
...






از
اینکه
موسوی گفت
حاکمیت از خشم مردم
بــتــرسـد نـه از مـا

چه نتیجه‌ای می‌گیریم؟




ترانه‌های من
شامل متن ترانه‌ها و
ملودی‌هایی که این ترانه‌ها
روی آن‌ها نوشته شده‌اند
اگر صدایش را دارید

ایـــن تــرانــه‌ها
را بخوانید





قرار
زیـــر را تبلیــغ

و به قراری ثابت تبدیل کنیم
و دوست و فامیل را هم، هر ماه
برای این قرار خبر کنیم
پنج‌شنبه‌ی اولِ هرماه
از ساعت 5،6 بعدازضُهر*
و بــــــــدون شــــــــــــــــــعـــار
گردشی به تَرَفِ میدان انقلاب
با جمعی که کـم کـم میشه
بــــــــــی‌شــــــــــــمار

و وقتی که شدیم بی‌شــمــار
همان فرداش هم شاید شدیم بی‌قرار
و از حکومت درآوردیم دمــــار
و اصلن تویی که بدون شعار
نـــداری روزگـــــــــــار
خوب یــه روز دیـــــگه
برای دادن شعار، قرار بذار
ملتی که نتواند این کم‌خطرترین حرکت را تحت عناوین مختلف سامان دهد، همیشه شکنجه می‌شود
و جان می‌دهد

این حرکت را جزو رسم و رسوم
و مانند یک سنگر بتُونی
محکم و پایدار کنیم






















































































































































































































































































Powered by Blogger.









































































































































































































































































































































































































































































































































































































































































































*
چرا

تعهدی
به "خَــت" یا
املاعِ "فارسی؟!" ندارم

هـمـراه بــا تــرانـه‌ی
الـفـــــــــــــبــا






اگر
توافق کنیم

کــــه مقـــام
رئیـــس‌جمهور
ملکـــه‌‌وپادشـــاه
تشریــفاتی باشد
بـــــــــــــــه زودی به
اتـحــــــادی بـــــــــزرگ
میــــــــــــــــــــــــــرسیم


انقدر سخت است که قبول کنیم
یک مجلس آزاد، در راس امور مملکت
باشد؟!/ ندا: با این توافق بسیـاری از
نگرانی‌ها و دشمنی‌ها از بین می‌رود
و شـــاید بسیـاری از کسانی که در
فکر قدرت یا دیکتاتوری جدیدی
هستند دســت از سر مردم بردارند
اگر اعضای شورای رهبریِ اصلیِ
آینده‌ی جنبش، افرادی باشند که زیر
ایــن توافق‌نامه را امضا کرده باشند
بـــــــــــــرای امثـــــــــــــــال مـــــــن
زیــــــاد مهم نخاهد* بـــــود که در
ترکیب مثلن 21 نفره‌ی این
رهبــــــــــــــــــــــــــری
اســـــــامی‌ای چـــــــــــون



من
ماتلی‌مدال

مــــــدال
رهـبــــــــــــریِ
جنبش سبز آزادی‌خاهی*
همیـــــــشه مسالمت‌جویی
واقعـن اصلاح‌تَلَبی و منـادیِ
اسلام
رحمانی/دمکراتیک/حقوق بشری

را به‌ گـــردن آقـــایان محترم
موسوی و کروبی
و نمایندگانشان می‌اندازم

و میروم تا برویم! به سراغ تعیین
رهبری‌ اصلیِ جنبش آزادی‌خاهی

رهبری‌ای که نه اهل هوچی‌گری
و دادنِ شعارها و فرمان‌های
بـــدون پشتــــــوانه باشد

نه مســـالمت‌جویی را بعنوانِ
راهِ همیـــــــشگی یا استراتژیکی
تبــلیــــــــــــــــــــــــــــــــــغ کند
و نه راه مُزاکرات مستقیم؟! و
غیرمستقیم را، در صورتِ
قدرت گرفــــــتن جنبش
ببنــــــــــــــــــــــدد








همه‌ی
دمکرات‌ها
سکولار هستند
امـــــــــــــــــــــــا
همـه‌ی سکـولارها
دمکرات نیستند





بخشی از آرشیو زیرین
http://rendeaalamsuz.blogspot.com
وبلاگ سابق من، که متاسفانه رمزش را
از دست دادم و خوشبختانه از بین نرفت
به تدریج به آرشیو بالا
منتقل خاهد* شد
2009 +: June (16) May (5) April (7) March (4) February (8) January (12) 2008 : December (5) November (7) October (4) September (2) August (9) July (8) June (4) May (6) April (9) March (8) February (19) January (8)
2007 : December (10) November (13) October (13) September (14)



پستهای سال 2006
و فعلن فقط بخشی از آن‌ها
از سایت www.taraane.com
که دیگر وجود خارجی ندارد
به آرشیو بالا منتقل شده است