منتقل شده از اینجا:
http://rendeaalamsuz.blogspot.com/2009/01/blog-post_26.html
* در رابته با غلَتهای اهتمالیی! املاعی
البته تا یادم نرفته! بگم که من به آقای ابراهیم نبوی به چشم یک دمکرات و دشمن قسم خوردهی ولایت وقیح نگاه میکنم و از این نظر، فردی خیلی قابل احترام، اما و اما ... پس! اول این حرفای آقای حمید فرخنده (که او هم رای دادن شده تقریبن براش ایدئولوژی، و میگیم تقریبن، چونکه بهنظرمیاد اگه حاضره به کروبی و یا رفسنجانی رَعی بده، دیگه حاضر نیست به میرحسین موسوی رعی بده؟) روُ بخونید:
حمید فرخنده: «ميرحسين جديدا سخن گفت، اما سخن جديد نگفت. حرف های او اکویِ صدايی سی ساله، در برخورد با صخره یِ سخت واقعييات اقتصادی است. تکرار سخنان پوپوليستی احمدی نژاد با ادبياتی مؤدبانه و فروتنانه است. نخست وزير سال های جنگ همچنان آرمانگرايانه از "اقتصاد اسلامی" و "اقتصاد اخلاقی" می گويد، شيفته یِ "اقتصاد همراه با معنويت" است. خواستار "فرهنگی شدن اقتصاد" است... حسرت سال های گذشت و ايثار را می خورد، سال هايی که به زعم او " ريزش ارزش های اقتصادی به سمت ارزش های معنوی و فرهنگی نقش بزرگی در اداره امور... اقتصادی کشور داشت."
نخست وزيری که در دوران صدارتش، با قتل عام زندانيان سياسی در سال ۶۷، بزرگترين جنايت در تاريخ ايران مدرن صورت پذيرفته است. مسئول اولِ دولت در نظامی که سال ها-از آزادی خرمشهر در خرداد ۶۱ تا تا پذيرش قطنامه یِ ۵۹۸ در تابستان ۶۷- در سودای صدور انقلاب بر طبل جنگ بی حاصل و ويرانگر کوبيده است، انگار نه نگار مسئوليتی در آنچه بر اين مردم و کشور رفته است در اين ميان متوجه خود و دولتش می بيند. کسی که از "علم"، "ارزيابی های کارشناسانه"، "خرد" و "حرکت ملی" سخن می گويد، خود گويا ماشين بی اراده ای بوده است تنها برای تهيه یِ صورت اقلام مايحتاج مردم و جبهه ها، آنهم در ادامه نابخردانه یِ جنگ.»
و با حرفای کسی که رعیدادن شده براش ایدئولوژی و حکم قرآنی و حاضره به بدترین آدما در مقابل بدبدترین آدما، رعی بده و برای اینکه نامزدش یه مقدار وجههای هم بین مردم پیدا کنه، کمتر بدش نشون بده و دروغهای خندهدار هم بگه، مقایسه کنید:
ابراهیم نبوی: «در راستای اینکه میرحسین موسوی فعلا نامزد انتخابات است و احتمال دارد رئیس جمهور بشود، به همین دلیل برخی شباهت های ناگزیر میان او و رييس جمهور فعلي را اعلام می کنیم. ...
- اولی چون جنگ پیش آمد نتوانست خوب کشور را اداره کند، دومی ...
- زمان اولی آمریکایی ها می خواستند تنگه هرمز را ببندند، ارتش ایران نمی گذاشت، حالا...
- در زمان اولی نخست وزیر و وزرا فکر می کردند چون حکومت اسلامی است، نباید به مردم دروغ بگویند چون مردم می فهمند، اما در زمان دومی...
- اولی چون تجربه نداشت اشتباه کرد، دومی ...»
و حال که مقاسیه کردید، به این نتیجه میرسیم! که میرحسین آدمی راستگو بوده و خیلی خوب میتونسته کشور روُ اداره کنه که منتها دشمنان فهمیدند و ضمن جنگراهانداختن، که به قول امام نعمتی بود، نذاشتند که خوب اداره کنه و او به خاطر نیت قلبی کار بدی نمیکرد و بلکه مجسمهی خوبی بود و هست اون بیچاره و فقط تجربه نداشت که انشاالله امیدواریم تا حالا تجربه به دست آروده باشه و جنگ هم که دیگه نیست و تازه در زمان او، ارتش هم که میتونست در مقابل امریکاییها بایسته. خوب دیگه چه مرگتونه که آمادهی رعی دادن به او نیستید؟!
[من بر مبنای این نوشته:
http://rendeaalamsuz.blogspot.com/2009/03/blog-post.html
شرکت در انتخابات را به نفع کروبی، تبلیغ کردم]
No comments:
Post a Comment
برای فرستادن نظر و پیغام، احتیاج به دادن اسم و آدرس و کلمه رمز و قد و وزن ندارید. خودتان انتخاب کنید